دیجیتال مارکتینگ چیست؟

بازاریابی دیجیتال و اینترنتی چیست؟

اولین و مهم ترین سوال این است که اصلا دیجیتال مارکتینگ (بازاریابی دیجیتال و اینترنتی) چیست؟ دیجیتال مارکتینگ که به آن بازاریابی آنلاین نیز می گویند، به تمام تلاش های بازاریابی که در اینترنت انجام می شود اشاره دارد. کسب ‌وکارها از کانال‌ های دیجیتالی مانند موتور جستجو، رسانه‌های اجتماعی، ایمیل و سایر وب‌ سایت ‌ها برای ارتباط با مشتریان فعلی و بالقوه استفاده می‌کنند. این همچنین شامل ارتباط از طریق پیام های متنی یا چند رسانه‌ای می شود. در این مقاله سعی داریم تا با زبانی ساده، شما را بیشتر با مفاهیم digital marketing آشنا کنیم. در نهایت شما قادر خواهید بود تا با شناختی بهتر، یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ مناسب برای خود تعیین نمایید.

از طرف دیگر ما همچنین بازاریابی آفلاین را داریم که بیشتر به روش های بازاریابی در بستری غیر از اینترنت اشاره دارد. مانند بیلبوردهای تبلیغات دیجیتالی و یا تبلیغات رادیویی و غیره. یک بازاریاب ورودی با تجربه ممکن است بگوید بازاریابی ورودی و بازاریابی دیجیتال تقریباً یکسان هستند، اما تفاوت‌های جزئی وجود دارد.

 

تاریخچه دیجیتال مارکتینگ

حال بیایید تا یک گریز کوچکی به تاریخچه این صنعت بزنیم. بازاریابی دیجیتال در اوایل دهه 2000 رایج شد، اما گذشته بازاریابی دیجیتال بسیار طولانی تر از این است؛ خیلی طولانی تر! به طور دقیق حدود 100 سال پیش!

در سال 1896، Guglielmo Marconi اولین کسی بود که “انتقال عمومی سیگنال های بی سیم” را نشان داد. او رادیو را اختراع کرد. اندکی بعد در انگلستان، سیگنال های مورس در آب های آزاد مخابره شد.

در حالی که 10 سال دیگر طول کشید تا رادیو به عموم مردم دسترسی پیدا کند، مطمئناً سازندگان متوجه نشدند که می توانند از آن برای فروش اجناس استفاده کنند. اولین پخش زنده از اجرای اپرا در Met بود و حدس بزنید مردم بعد از آن چه کردند؟

بلیت نمایش خریدند! و به این شکل بازاریابی دیجیتال متولد شد!

 

 

رابطه بیزنس با دیجیتال مارکتینگ چیست؟

در این عصر کنونی، بازاریابی دیجیتال برای کسب و کار و آگاهی از برند شما امری حیاتی است. امروزه تقریبا هر برندی یک وب سایت دارد. و اگر نداشته باشند، حداقل در رسانه های اجتماعی حضور دارند و حتی استراتژی تبلیغات دیجیتال دارند. محتوای دیجیتال و بازاریابی به قدری رایج شده که مصرف کنندگان اکنون از آن به عنوان راهی برای یادگیری در مورد برندها استفاده می کنند. از آنجایی که بازاریابی دیجیتال گزینه‌ها و استراتژی‌های زیادی در ارتباط با آن دارد، می ‌توانید خلاقیت به خرج دهید و تاکتیک ‌های بازاریابی مختلفی را با بودجه ‌ای خاص تجربه کنید.

 

بهبود رابطه با مشتری

بازاریابی دیجیتال با استفاده از تاکتیک‌ها و کانال‌های دیجیتال متعدد برای ارتباط با مشتریان در جایی که مردم بیشتر وقت خود را سپری می‌کنند تعریف می‌شود: بستر آنلاین. بهترین بازاریابان دیجیتال، تصویر واضحی از نحوه حمایت هر کمپین بازاریابی دیجیتال از اهداف کلی خود دارند. و بسته به اهداف استراتژی بازاریابی خود، بازاریابان می توانند از طریق کانال های رایگان و پولی که در اختیار دارند، از کمپین بزرگ تری حمایت کنند.

به عنوان مثال، یک بازاریاب محتوا، می‌تواند مجموعه ‌ای از پست‌های وبلاگی ایجاد کند که در آن یک کتاب الکترونیکی مرتبط با موضوع مقالات را برای دانلود قرار دهد و در مقابل اطلاعات تماس مشتریان را برای ایجاد سرنخ فروش (lead generation) دریافت کند.

پس از آن، با مدیریت و بازاریابی شبکه های اجتماعی شرکت می تواند با تبلیغ این پست های وبلاگ از طریق پست های پولی و ارگانیک در حساب های رسانه های اجتماعی به افزایش بازدید وبلاگ کمک کند. همچنین با بازاریابی ایمیلی می تواند یک کمپین ایمیلی ایجاد کند تا به کسانی که کتاب الکترونیکی را دانلود می کنند اطلاعات بیشتری در مورد شرکت ارسال کند.

 

دلیل اهمیت دیجیتال مارکتینگ چیست؟

دیجیتال مارکتینگ به شما کمک می کند تا به مخاطبان بیشتری نسبت به روش های سنتی دست پیدا کنید و مشتریان بالقوه ای را که احتمال خرید محصول یا خدمات شما را دارند هدف قرار دهید. علاوه بر این، اغلب مقرون به صرفه ‌تر از تبلیغات سنتی است و به شما امکان می‌دهد میزان موفقیت خود را به صورت روزانه اندازه‌ گیری کنید و آن ‌طور که مناسب می ‌دانید حرکت کنید.

 

چند مزیت عمده در دیجیتال مارکتینگ وجود دارد:

 

1. شما می ‌توانید تلاش‌ های خود را فقط روی مشتریان احتمالی برای خرید محصول یا خدمات خود متمرکز کنید.

 

2. مقرون به صرفه تر از روش های بازاریابی برون گرا است.

 

3. بازاریابی دیجیتال با ایجاد شرایط یکسان برای همه، به شما امکان می دهد با برندهای بزرگتر در صنعت خودتان راحت تر رقابت کنید.

 

4. دیجیتال مارکتینگ قابل اندازه گیری است.

 

5. تطبیق و تغییر استراتژی بازاریابی دیجیتال آسان تر است.

 

6. بازاریابی دیجیتال می تواند نرخ تبدیل و کیفیت سرنخ های شما را بهبود بخشد.

 

7. شما می توانید در هر مرحله با بازاریابی دیجیتال مخاطبان را جذب کنید.

 

حال بیایید بیشتر به توضیح این موارد بپردازیم:

1. شما می توانید تلاش خود را فقط بر روی مشتریان احتمالی برای خرید محصول یا خدمات خود متمرکز کنید.

اگر تبلیغی را در تلویزیون، مجله یا بیلبورد قرار دهید، کنترل محدودی بر روی افرادی که آگهی را می بینند دارید. اگرچه می ‌توانید با جمعیت ‌شناسی، تعداد خاصی را اندازه ‌گیری کنید. (از جمله تعداد حدودی خوانندگان مجله، یا جمعیت ‌شناسی یک محله خاص). اما هنوز هم تا حد زیادی آمارها مبهم است. از سوی دیگر، بازاریابی دیجیتال به شما این امکان را می‌دهد که مخاطبان بسیار خاص را شناسایی و هدف قرار دهید و پیام‌های بازاریابی شخصی‌ سازی شده و با نرخ تبدیل بالا به آن مخاطب ارسال کنید.

بازاریابی دیجیتال هدفمند است

به عنوان مثال، ممکن است از ویژگی های هدف گذاری رسانه های اجتماعی برای نمایش تبلیغات رسانه های اجتماعی به مخاطب خاصی بر اساس متغیرهایی مانند سن، جنسیت، مکان، علایق، شبکه ها یا رفتارها استفاده کنید. از طرف دیگر، می ‌توانید از استراتژی ‌های PPC یا سئو و بهینه سازی سایت برای ارائه تبلیغات به کاربرانی که به محصول یا خدمات شما علاقه نشان داده‌اند یا کلمات کلیدی خاصی را جستجو کرده‌اند، استفاده کنید.

در نهایت، دیجیتال مارکتینگ شما را قادر می‌سازد تا تحقیقات لازم را برای شناسایی شخصیت خریدار خود انجام دهید و به شما امکان می ‌دهد استراتژی بازاریابی خود را در طول زمان اصلاح کنید تا اطمینان حاصل کنید که به احتمال زیاد به مشتریان بالقوه ‌ای برای خرید دست خواهید یافت. بهتر از همه، بازاریابی دیجیتال به شما کمک می‌ کند تا برای زیر گروه‌های مخاطب بزرگ ‌تر خود بازاریابی کنید. اگر چندین محصول یا خدمات را به شخصیت های خریدار مختلف می فروشید، این امر به ویژه مفید است.

 

2. مقرون به صرفه تر از روش های بازاریابی برون گرا است.

دیجیتال مارکتینگ به شما امکان می دهد کمپین ها را به صورت روزانه دنبال کنید و در صورتی که نرخ بازگشت سرمایه (ROI) بالایی را مشاهده نمی کنید، مقدار پولی را که در یک کانال خاص خرج می کنید را کاهش دهید. این را نمی توان در مورد اشکال سنتی تبلیغات گفت. مهم نیست که بیلبورد شما چگونه کار می کند (چه برای شما بیننده تبدیل به مشتری بشود یا نه) همچنان هزینه آن یکسان است.

به علاوه، با بازاریابی دیجیتال، کنترل کاملی بر جایی که می‌ خواهید پول خود را خرج کنید، دارید. شاید به جای پرداخت هزینه برای کمپین های تبلیغات کلیکی (PPC)، شما تصمیم می گیرید که برای ایجاد محتوای اینستاگرام با تبدیل بالا، برای نرم افزار طراحی هزینه کنید. یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ به شما امکان می‌دهد به طور مداوم چرخش کنید و مطمئن شوید که هرگز پول خود را برای کانال‌هایی که عملکرد خوبی ندارند هدر نمی‌دهید.

به طور کلی، بازاریابی اینترنتی راه حل مقرون به صرفه تری است و فرصت های منحصر به فردی را در اختیار شما قرار می دهد تا مطمئن شوید که بیشترین سود را به دست می آورید. به عنوان مثال، اگر برای یک کسب و کار کوچک با بودجه محدود کار می کنید، ممکن است سعی کنید در شبکه های اجتماعی، وبلاگ نویسی یا سئو سرمایه گذاری کنید. سه استراتژی که می توانند حتی با حداقل هزینه، بازگشت سرمایه بالایی به شما بدهند.

 

3. بازاریابی دیجیتال با ایجاد شرایط یکسان برای همه، به شما امکان می دهد با برندهای بزرگتر در صنعت خودتان راحت تر رقابت کنید.

اگر برای یک کسب‌ و کار کوچک کار می‌کنید، احتمالاً رقابت با برندهای اصلی در صنعت خود، که بسیاری از آنها صدها میلیون ‌تومان برای سرمایه ‌گذاری در تبلیغات تلویزیونی یا کمپین ‌های سراسری دارند، برایتان دشوار است. خوشبختانه، فرصت‌های زیادی برای پیشی گرفتن از بازیگران بزرگ از طریق ابتکارات در دیجیتال مارکتینگ وجود دارد.

به عنوان مثال، ممکن است کلمات کلیدی خاصی را که مربوط به محصول یا خدمات شما هستند شناسایی کنید و محتوای با کیفیت ایجاد کنید تا به شما در رتبه بندی آن کلمات کلیدی در موتورهای جستجو کمک کند. موتورهای جستجو اهمیتی نمی‌ دهند که کدام برند بزرگ ‌تر است. اما در عوض، موتورهای جستجو محتوایی را اولویت ‌بندی می ‌کنند که بهترین تعامل را با مخاطب هدف داشته باشد.

 

4. دیجیتال مارکتینگ قابل اندازه گیری است.

بازاریابی اینترنتی می‌تواند دیدی جامع و کامل از تمام معیارهایی که ممکن است برای شرکت شما مهم باشد ( از جمله کامنت ها، اشتراک ‌گذاری‌ ها، بازدیدها، کلیک ‌ها و زمان روی صفحه) به شما ارائه دهد. این یکی از بزرگترین مزایای بازاریابی دیجیتال است. در حالی که تبلیغات سنتی می تواند برای اهداف خاصی مفید باشد، بزرگترین محدودیت آن قابلیت اندازه گیری است.

برخلاف اکثر تلاش‌های بازاریابی آفلاین، بازاریابی دیجیتال به بازاریابان اجازه می‌دهد تا نتایج دقیق را در زمان واقعی مشاهده کنند. اگر تا به حال تبلیغی را در روزنامه قرار داده باشید، می ‌دانید که چقدر دشوار است تخمین بزنید که واقعاً چند نفر به آن صفحه رفته و به تبلیغ شما توجه کرده‌‌اند. هیچ راه مطمئنی برای دانستن اینکه آیا اصلاً آن تبلیغ باعث فروش شده است یا نه، وجود ندارد. از سوی دیگر، با دیجیتال مارکتینگ، می توانید میزان بازگشت سرمایه در هر جنبه‌ای از تلاش های بازاریابی خود را اندازه گیری کنید. در اینجا چند نمونه آورده شده است:

 

ترافیک وب سایت

با دیجیتال مارکتینگ، می توانید تعداد دقیق افرادی را که صفحه اصلی وب سایت شما را در زمان واقعی مشاهده کرده‌اند، با استفاده از نرم افزار تجزیه و تحلیل دیجیتال موجود در پلتفرم های بازاریابی مانند HubSpot مشاهده کنید. البته ابزارهای رایگان نیز وجود دارند که در مقاله معرفی بهترین ابزارهای دیجیتال مارکتینگ بیشتر به آن پرداخته‌ایم. شما می‌توانید از بین سایر داده‌های تجزیه و تحلیل دیجیتال، ببینید که از چه تعداد صفحه بازدید کرده‌اند، از چه دستگاهی استفاده می ‌کنند و از کجا آمده ‌اند.

این هوشمندی به شما کمک می ‌کند تا بر اساس تعداد افرادی که آن کانال‌ ها به وب ‌سایت شما هدایت می کنند، اولویت ‌بندی کنید که کدام کانال‌ های بازاریابی را بیشتر یا کمتر استفاده کنید. به عنوان مثال، اگر تنها 10 درصد از ترافیک شما از جستجوی ارگانیک است، می دانید که احتمالاً برای افزایش این درصد باید مدتی را برای سئو صرف کنید.

با بازاریابی آفلاین، تشخیص اینکه مردم چگونه با برند شما تعامل دارند، قبل از اینکه با یک فروشنده تعامل داشته باشند یا خرید کنند، بسیار دشوار است. با دیجیتال مارکتینگ، می توانید روندها و الگوهای رفتار افراد را قبل از رسیدن به مرحله نهایی سفر خریدارشان شناسایی کنید. به این معنی که می توانید تصمیمات آگاهانه تری در مورد نحوه جذب آنها به وب سایت خود درست در بالای قیف بازاریابی بگیرید.

 

عملکرد محتوا و تولید سرنخ

تصور کنید یک بروشور محصول ایجاد کرده‌اید و آن را از طریق صندوق پستی افراد پست کرده‌اید. آن بروشور نوعی محتوا است، هرچند آفلاین. مشکل این است که شما نمی دانید چند نفر بروشور شما را باز کردند یا چند نفر آن را مستقیماً به سطل زباله انداختند!

حالا فرض کنید که در عوض آن بروشور را در وب سایت خود داشتید. می‌توانید دقیقاً تعداد افرادی که از صفحه‌ای بازدید کرده‌اند را اندازه‌ گیری کنید. و می ‌توانید با استفاده از فرم‌ها، اطلاعات تماس کسانی که آن را دانلود کرده‌‌اند جمع ‌آوری کنید. نه تنها می توانید تعداد افرادی که با محتوای شما تعامل برقرار کردند را اندازه‌گیری کنید، بلکه با دانلود آن توسط مردم، سرنخ های فروش نیز ایجاد می کنید.

 

مدلسازی اسناد

یک استراتژی بازاریابی دیجیتال موثر همراه با ابزارها و فن ‌آوری‌های مناسب به شما این امکان را می ‌دهد تا تمام فروش خود را با اولین نقطه تماس دیجیتالی مشتری با کسب‌ و کار خود ردیابی کنید. ما این را مدلسازی اسناد می نامیم. این به شما این امکان را می دهد که روندهایی را در روش تحقیق و خرید افراد برای محصول خود شناسایی کنید که به شما کمک کند تا تصمیمات آگاهانه‌تری در مورد اینکه چه بخش هایی از استراتژی بازاریابی شما مستحق توجه بیشتر است و چه بخش هایی از چرخه فروش شما نیاز به اصلاح دارد بگیرید.

اتصال نقاط بین بازاریابی و فروش بسیار مهم است. طبق گفته Aberdeen Group، شرکت‌هایی که فروش و همسویی بازاریابی قوی دارند به نرخ رشد سالانه 20 درصدی دست می ‌یابند، در مقایسه با کاهش 4 درصدی درآمد برای شرکت‌هایی با همسویی ضعیف. پس اگر بتوانید سفر مشتری خود را در چرخه خرید با استفاده از فناوری‌ های دیجیتال بهبود ببخشید، احتمالاً تأثیر مثبتی بر نتیجه کسب و کار شما خواهد داشت.

 

5. تطبیق و تغییر استراتژی بازاریابی دیجیتال آسانتر است.

کار زیادی برای توسعه یک استراتژی بازاریابی دیجیتال انجام می شود. به طور کلی، شما آن استراتژی را تا زمان تکمیل دنبال خواهید کرد، اجازه می ‌دهید اثرگذار شود و سپس نتایج آن را قضاوت می کنید. با این حال، همیشه همه چیز طبق برنامه پیش نمی رود. ممکن است در نیمه راه متوجه شوید که یکی از ابزارهای اندازه گیری غیرفعال بوده است، یک فرض نادرست بوده است، یا مخاطبان آن طور که انتظار می رود واکنش نشان نداده‌اند. اینکه بتوانید استراتژی را در طول مسیر تغییر دهید یا تنظیم کنید بسیار سودمند است زیرا از شروع مجدد از صفر، جلوگیری می کند.

اینکه بتوانید استراتژی خود را به راحتی تغییر دهید، یک مزیت بزرگ بازاریابی دیجیتال است. انطباق یک استراتژی بازاریابی دیجیتال بسیار ساده تر از سایر اشکال سنتی بازاریابی مانند پست الکترونیکی یا تبلیغات بیلبورد است. به عنوان مثال، اگر یک تبلیغ آنلاین مطابق انتظار ارائه نمی شود، می توانید به سرعت آن را تنظیم کنید یا آن را متوقف کنید تا نتایج بهتری حاصل شود.

 

6. بازاریابی دیجیتال می تواند نرخ تبدیل شما و کیفیت سرنخ های شما را بهبود بخشد.

همانطور که بازاریابی دیجیتال اندازه گیری تلاش های بازاریابی شما را ساده‌تر می کند، باعث بهبود نرخ تبدیل شما نیز می شود. توانایی اندازه گیری اثربخشی هر تاکتیک، به شما کمک می کند تا استراتژی های بهتری ایجاد کنید. اصلاح مداوم روش های خود، نرخ تبدیل شما را بهبود می بخشد. سرمایه گذاری در بازاریابی آنلاین تضمین می کند که همه چیز برای بیشترین میزان تبدیل بهینه شده است.

علاوه بر این، همه سرنخ ها ارزش یکسانی برای کسب و کار شما ندارند. دیجیتال مارکتینگ فرصتی را برای شما فراهم می کند تا مخاطب خاصی را هدف قرار دهید که منجر به کیفیت بالاتری شود که احتمال بیشتری برای مشتری شدن دارد. اتصال کسب و کار شما با با ارزش ترین سرنخ ها، به طور مستقیم نرخ تبدیل شما را بهبود می بخشد.

 

7. می توانید در هر مرحله با بازاریابی دیجیتال مخاطبان را درگیر کنید.

در فضای اینترنت ضروری است که هر چه زودتر مخاطب خود را درگیر کنید. برقراری ارتباط در اولین مرحله از سفر خریدار به هدایت پیشرو از طریق قیف مشتری کمک می کند. استفاده از دیجیتال مارکتینگ به شما این امکان را می‌دهد که از ابتدا تا انتها و در هر نقطه‌ ای بین آن‌ها، این کار را انجام دهید.

کانال های بازاریابی اینترنتی به شما این امکان را می دهند که کل سفر خرید مشتریان خود را دنبال کنید. درک و تجزیه و تحلیل نحوه حرکت و عملکرد مشتریان برای تبدیل سرنخ مهم است. بازاریابی دیجیتال به شما این امکان را می دهد که آنها را از طریق این فرآیند ردیابی کنید. و حتی اگر در مراحل اولیه تبدیل نشوند، حداقل به شما کمک می کند تا مطمئن شوید که با کسب و کار شما ارتباط برقرار کرده‌اند.

 

انواع دیجیتال مارکتینگ چیست؟

 

1. بهینه سازی موتورهای جستجو (SEO)
2. بازاریابی محتوا ( Content Marketing)
3. بازاریابی شبکه های اجتماعی ( Social Media Marketing)
4. پرداخت تبلیغات به ازای کلیک (PPC)
5. بازاریابی وابسته ( Affiliate Marketing)
6. تبلیغات بومی ( Native Advertising)
7. اتوماسیون بازاریابی( Marketing Automation)
8. بازاریابی ایمیلی ( Email Marketing)
9. روابط عمومی آنلاین( Online PR)
10. بازاریابی درونگرا ( Inbound Marketing)
11. محتوای حمایت شده (Sponsored Content)
12. بازاریابی موتورهای جستجو (SEM)
13. بازاریابی پیام فوری (Instant Messaging Marketing)

 

در اینجا خلاصه‌ای سریع از برخی از رایج ترین تاکتیک های بازاریابی دیجیتال و کانال های درگیر در هر یک آورده شده است.

1. بهینه سازی موتورهای جستجو (SEO)

این فرآیند بهینه سازی وب سایت شما برای “رتبه” بالاتر در صفحات نتایج موتورهای جستجو است، در نتیجه میزان ترافیک ارگانیک (رایگان) دریافتی وب سایت شما افزایش می یابد. کانال هایی که از سئو سود می برند شامل وب سایت ها، وبلاگ ها و اینفوگرافیک ها هستند. سئو از محبوب ترین روش های دیجیتال مارکتینگ در دنیاست. راه های مختلفی برای به کارگیری سئو وجود دارد تا ترافیک واجد شرایطی برای وب سایت خود ایجاد کنید. این شامل:

 

1. On page SEO : سئوی روی صفحه (سئو داخلی)

سئو داخلی بر روی تمام محتوایی که “در صفحه” در هنگام مشاهده یک وب سایت وجود دارد تمرکز می کند. با تحقیق در مورد کلمات کلیدی برای حجم جستجو و هدف (یا معنی) آنها می توانید به سؤالات خوانندگان پاسخ دهید و در صفحات نتایج موتور جستجو (SERP) که این سؤالات را ایجاد می کنند، رتبه بالاتری کسب کنید.

 

2. Off page SEO : سئوی خارج از صفحه (سئو خارجی)

سئو خارجی بر روی تمام فعالیت هایی تمرکز می کند که هنگام بهینه سازی وب سایت شما، در “خارج از صفحات سایت” شما انجام می شود. ممکن است بپرسید که “چه فعالیت هایی در سایت من نیست که می تواند بر رتبه من تأثیر بگذارد؟”

پاسخ لینک های ورودی است که به عنوان بک لینک نیز شناخته می شوند. تعداد سایت هایی که به شما لینک می ‌دهند، و «اعتبار» نسبی آن سایت ها، بر میزان رتبه بالای شما برای کلمات کلیدی مورد علاقه ‌تان تأثیر می‌گذارد. با ایجاد پیوند با سایت های دیگر، نوشتن پست های مهمان در این وب سایت ها (و پیوند دادن به وب سایت خود)، و جلب توجه کاربران، می توانید بک لینک های مورد نیاز برای ارتقای وب سایت خود را در تمام SERP های مناسب به دست آورید.

 

3. Technical SEO : سئوی تکنیکال

این نوع سئو بر روی باطن وب سایت شما و نحوه کد گذاری صفحات شما تمرکز دارد. فشرده‌ سازی تصاویر، داده‌های ساختاریافته و بهینه‌سازی فایل‌های CSS همگی اشکال سئوی فنی هستند که می‌توانند سرعت بارگذاری وب‌ سایت شما را افزایش دهند که این خود یک فاکتور مهم رتبه ‌بندی در چشم موتورهای جستجو مانند گوگل است.

 

2. بازاریابی محتوا

این اصطلاح به ایجاد و ارتقای محتوا به منظور ایجاد آگاهی از برند، رشد ترافیک، تولید سرنخ و جذب مشتریان اشاره دارد. کانال هایی که می توانند در استراتژی بازاریابی محتوای شما نقش داشته باشند عبارتند از:

پست های وبلاگ

نوشتن و انتشار مقاله در وبلاگ سایت تان به شما کمک می کند تخصص صنعت خود را نشان دهید و ترافیک جستجوی ارگانیک را برای کسب و کار خود جذب کنید. این در نهایت به شما فرصت های بیشتری برای تبدیل بازدیدکنندگان وب سایت به سرنخ برای تیم فروش خود می دهد.

کتاب‌های الکترونیکی

کتاب‌های الکترونیکی به شما امکان می دهد برای دریافت اطلاعات تماس خواننده، محتوا را با آنها مبادله کنید، برای شرکت خود سرنخ ایجاد کنید و مردم را در سفر خریدار حرکت دهید.

اینفوگرافیک

گاهی اوقات، خوانندگان از شما می خواهند که نشان دهید، نه اینکه بگویید. اینفوگرافیک شکلی از محتوای بصری است که به بازدیدکنندگان وب سایت کمک می کند تا مفهومی را که می خواهید برای یادگیری آن ها کمک کنید، تجسم کنند.

محتوای صوتی یا تصویری

تلویزیون و رادیو کانال های محبوبی برای بازاریابی دیجیتال هستند. ایجاد محتوایی که می تواند به صورت آنلاین به صورت ویدیو به اشتراک گذاشته شود یا توسط شنوندگان در رادیو شنیده شود، می تواند مخاطبان بالقوه شما را تا حد زیادی گسترش دهد.

 

3. بازاریابی رسانه های اجتماعی

این عمل برند شما و محتوای شما را در کانال های رسانه های اجتماعی تبلیغ می کند تا آگاهی از برند را افزایش دهد، ترافیک را افزایش دهد و برای کسب و کار شما سرنخ ایجاد کند. اگر در پلتفرم های اجتماعی تازه کار هستید، می توانید از ابزارهایی مانند Buffer برای اتصال کانال هایی مانند LinkedIn و Facebook در یک مکان استفاده کنید. به این ترتیب، می توانید به راحتی محتوا را برای چندین شبکه به طور همزمان برنامه ریزی کنید و همچنین تجزیه و تحلیل ها را از پلتفرم نظارت کنید.

علاوه بر اتصال حساب های اجتماعی برای اهداف پست گزاری، می توانید صندوق ورودی رسانه های اجتماعی خود را نیز ادغام کنید تا بتوانید پیام های مستقیم خود را در یک مکان دریافت کنید. کانال هایی که می توانید در بازاریابی رسانه های اجتماعی استفاده کنید عبارتند از:

• فیس بوک
• توییتر
• لینکدین
• اینستاگرام
• اسنپ ​​چت
• پینترست

بسیاری از بازاریابان از این پلتفرم های رسانه های اجتماعی برای ایجاد یک کمپین ویروسی استفاده می کنند. شراکت با یک تولید کننده محتوای محبوب یا شرکت در ترندی که در حال حاضر با مخاطبان زیادی طنین انداز شده است، یک استراتژی بازاریابی ویروسی است. به طور مثال؛ شرکت اسنپ بارها تبلیغات خود را به انیمیشن های جذاب و محبوب سوریلند از سروش رضایی سپرده است و شما نتایج و بازتاب گسترده آن را به وضوح می بینید. هدف این است که چیزی قابل اشتراک بسازیم به این امید که به طور ارگانیک در یک کانال رسانه اجتماعی پخش شود.

 

4. پرداخت به ازای کلیک (PPC)

تبلیغات کلیکی گوگل ادز یا PPC روشی است برای هدایت ترافیک به وب سایت شما با پرداخت هزینه به صاحبان وب سایت ها برای هر بار که روی تبلیغ شما کلیک می شود. یکی از رایج‌ترین انواع PPC، تبلیغات گوگل است که به شما امکان می‌ دهد برای ماندن در رتبه های برتر صفحات نتایج موتور جستجوی Google با پرداخت قیمت «کلیکی» لینک هایی که قرار می‌ دهید، در آن جایگاه باقی بمانید. کانال های دیگری که می توانید از PPC استفاده کنید عبارتند از:

تبلیغات پولی در فیس بوک

کاربران می توانند برای سفارشی کردن یک ویدیو، پست تصویر یا نمایش اسلاید، که فیس بوک در فیدهای پست افرادی که با مخاطبان کسب و کار شما مطابقت دارند، منتشر می کند، هزینه پرداخت کنند.

کمپین‌های تبلیغاتی توییتر

در اینجا کاربران می‌ توانند برای قرار دادن یک سری پست یا نشان نمایه در فیدهای پست یک مخاطب خاص، پولی بپردازند که همگی برای دستیابی به یک هدف خاص برای تجارت شما اختصاص داده شده است. این هدف می تواند ترافیک وب سایت، دنبال کنندگان بیشتر توییتر، مشارکت توییت یا حتی دانلود اپلیکیشن باشد.

پیام‌های حمایت ‌شده در لینکدین

کاربران می‌توانند برای ارسال مستقیم پیام‌ها به کاربران خاص لینکدین بر اساس صنعت و پیشینه ‌شان، پول بپردازند.

 

5. بازاریابی وابسته

این یک نوع تبلیغات مبتنی بر عملکرد است که در آن شما برای تبلیغ محصولات یا خدمات دیگران در وب سایت خود کمیسیون دریافت می کنید. کانال های بازاریابی وابسته عبارتند از:

 

• میزبانی تبلیغات ویدیویی از طریق برنامه YouTube.
• ارسال لینک های وابسته از حساب های رسانه های اجتماعی شما.

این بخشی از موج نسبتاً جدید اینفلوئنسر مارکتینگ است. ایجاد یک کمپین با استفاده از اینفلوئنسرها می تواند شکل بسیار موثری از بازاریابی وابسته باشد. پیدا کردن تولیدکنندگان محتوای مناسب می تواند کمپین دیجیتالی شما را به سطح بالاتری برساند.

 

6. تبلیغات بومی

تبلیغات بومی به تبلیغاتی گفته می‌شود که عمدتاً مبتنی بر محتوا هستند و در یک پلتفرم در کنار محتوای غیر پولی دیگر نمایش داده می‌ شوند. پست های حمایت شده توسط BuzzFeed مثال خوبی هستند. اما بسیاری از مردم همچنین تبلیغات رسانه های اجتماعی را “بومی” می دانند (برای مثال تبلیغات فیس بوک و تبلیغات اینستاگرام). مثلا وقتی شما در پست های اینستاگرامی صفحه خود یک محتوای آموزنده با هدف فروش و جذب مخاطب تولید و منتشر می کنید، در واقع دارید از فضای بومی و رایگان اینستاگرام خودتان (و نه تبلیغات خارج از پیج) برای جذب مشتری و تبلیغ محصولاتتان استفاده می کنید.

 

اتوماسیون بازاریابی

اتوماسیون بازاریابی به نرم افزاری اطلاق می شود که عملیات اصلی بازاریابی شما را خودکار می کند. بسیاری از بخش‌های بازاریابی می‌توانند کارهای تکراری را که در غیر این صورت به صورت دستی انجام می ‌دهند، خودکار کنند، مانند:

خبرنامه های ایمیل

اتوماسیون ایمیل فقط به شما این امکان را نمی دهد که به طور خودکار برای مشترکین خود ایمیل ارسال کنید. همچنین می ‌تواند به شما کمک کند فهرست مخاطبین خود را در صورت نیاز کوچک و گسترش دهید تا خبرنامه‌های شما فقط به افرادی ارسال شود که می ‌خواهند آنها را در صندوق ورودی خود ببینند.

زمان ‌بندی پست رسانه‌های اجتماعی

اگر می‌خواهید حضور سازمان خود را در یک شبکه اجتماعی افزایش دهید، باید مرتب پست بگذارید. این باعث می شود ارسال دستی، کمی روند خسته کننده‌ای داشته‌باشد. ابزارهای زمان ‌بندی رسانه‌های اجتماعی محتوای شما را برای شما به کانال‌های رسانه‌های اجتماعی هدایت می ‌کنند، بنابراین می‌توانید زمان بیشتری را صرف تمرکز بر استراتژی محتوا کنید.

گردش کار پیشرو

تولید سرنخ ها و تبدیل آنها به مشتریان می تواند فرآیندی طولانی باشد. شما می توانید این فرآیند را با ارسال ایمیل ها و محتوای خاص سرنخ ها، زمانی که با معیارهای خاصی مطابقت دارند، خودکار کنید.

ردیابی و گزارش کمپین

کمپین های بازاریابی می تواند شامل تعداد زیادی از افراد مختلف، ایمیل ها، محتوا، صفحات وب، تماس های تلفنی و موارد دیگر باشد. اتوماسیون بازاریابی می تواند به شما کمک کند هر چیزی را که روی آن کار می کنید بر اساس کمپینی که ارائه می دهد مرتب کنید و سپس عملکرد آن کمپین را بر اساس پیشرفت همه این اجزا در طول زمان پیگیری کنید.

 

8. بازاریابی ایمیلی

شرکت ها از بازاریابی ایمیلی به عنوان راهی برای برقراری ارتباط با مخاطبان خود استفاده می کنند. ایمیل اغلب برای تبلیغ محتوا، تخفیف ها و رویدادها و همچنین هدایت افراد به سمت وب سایت استفاده می شود. انواع ایمیل هایی که ممکن است در کمپین بازاریابی ایمیلی ارسال کنید عبارتند از:

• خبرنامه های اشتراک وبلاگ.
• ایمیل های پیگیری به بازدیدکنندگان وب سایتی که چیزی را دانلود کرده‌اند.
• ایمیل های خوش آمدگویی مشتری
• تبلیغات تعطیلات برای اعضای برنامه وفاداری.
• نکات یا ایمیل های سری مشابه برای پرورش مشتری.

 

9. روابط عمومی آنلاین

روابط عمومی آنلاین، عملی برای تامین امنیت پوشش آنلاین به دست آمده با نشریات دیجیتال، وبلاگ ها و سایر وب سایت های مبتنی بر محتوا است. این بسیار شبیه روابط عمومی سنتی است، اما در فضای آنلاین. کانال هایی که می توانید برای به حداکثر رساندن تلاش های روابط عمومی خود استفاده کنید عبارتند از:

ارتباط با خبرنگاران از طریق رسانه های اجتماعی

برای مثال، گفتگو با خبرنگاران در توییتر، راهی عالی برای ایجاد رابطه با مطبوعات است که فرصت های رسانه‌ای کسب شده برای شرکت شما ایجاد می کند. البته این مورد بیشتر برای کسب و کارهای خاجی کارساز است و در ایران کارایی چندانی ندارد.

نظرات آنلاین برای شرکت شما

وقتی شخصی به شرکت شما به صورت آنلاین نظر می دهد، خواه آن نظر خوب باشد یا بد، غریزه شما ممکن است این باشد که آن ها را بی پاسخ بگذارید. برعکس، پاسخ دهی مناسب شرکت به نظرات دیگران به شما کمک می ‌کند که برند خود را یک شخصیت انسانی معرفی کنید تا مردم بهتر با شما ارتباط برقرار کنند. و نه صرفا یک شرکت رسمی که هیچگونه تعاملی با مخاطبینش ندارد!

نظرات در وب سایت یا وبلاگ شخصی شما

مشابه روشی که به نظرات شرکت خود پاسخ می دهید، پاسخ به افرادی که محتوای شما را می خوانند بهترین راه برای ایجاد گفتگوی سازنده در اطراف صنعت شما است.

 

10. بازاریابی درونگرا

بازاریابی درونگرا به یک روش بازاریابی اشاره دارد که در آن شما مشتریان را در هر مرحله از سفر خریدار جذب می کنید، درگیر می کنید و خوشحال می کنید. شما می‌توانید از هر تاکتیک بازاریابی دیجیتالی که در بالا ذکر شد، در طول یک استراتژی بازاریابی ورودی، برای ایجاد تجربه ‌ای برای مشتری استفاده کنید که با مشتری کار می‌کند، نه علیه او. در اینجا چند نمونه کلاسیک از بازاریابی درونگرا در مقابل بازاریابی سنتی را ذکر کرده‌ایم:

• وبلاگ نویسی بجای تبلیغات پاپ آپ
• بازاریابی ویدیویی بجای تبلیغات پولی
• لیست سازی مخاطبین ایمیل بجای هرزنامه ایمیل

 

11. محتوای حمایت شده

با محتوای حمایت ‌شده، شما به ‌عنوان یک برند به شرکت یا نهاد دیگری پول می ‌دهید تا محتوایی را ایجاد و تبلیغ کند که به نوعی درباره برند یا خدمات شما بحث می ‌کند. یکی از انواع محبوب محتوای حمایت شده، اینفلوئنسر مارکتینگ است. با این نوع محتوای حمایت ‌شده، یک برند از یک اینفلوئنسر در صنعت خود حمایت می‌ کند تا پست‌ها یا ویدیوهای مرتبط با شرکت را در رسانه‌های اجتماعی منتشر کند. نوع دیگری از محتوای حمایت شده می تواند یک پست وبلاگ یا مقاله باشد که برای برجسته کردن یک موضوع، خدمات یا نام تجاری نوشته شده است.

 

12. بازاریابی موتورهای جستجو (SEM)

هنگامی که یک سرنخ بالقوه در حال جستجوی محصول یا کسب و کاری است که به محصول شما مرتبط است، این یک فرصت عالی برای ارتقاء است. تبلیغات پولی و سئو دو استراتژی عالی برای ارتقای کسب و کار شما برای سرمایه گذاری بر روی آن سرنخ های آینده هستند. بازاریابی موتورهای جستجو راه دیگری برای افزایش ترافیک وب سایت با کمک تبلیغات پولی در موتورهای جستجو است. دو سرویس محبوب SEM عبارتند از Bing Ads و Google Ads. این تبلیغات پولی به‌طور یکپارچه در بالای صفحات نتایج موتور جستجو قرار می‌گیرند و بازدید فوری را برای شما به ارمغان می‌ آورند.

 

13. بازاریابی پیام فوری

بازاریابی محصولات خود از طریق پلتفرم‌ های پیام ‌رسان راهی سریع برای دستیابی به سرنخ‌های بالقوه است. حتی برای کسانی که شماره تلفن همراه خود را ارائه نکرده اند! این یک راه ساده است تا مخاطبان خود را از فروش های ویژه، محصولات جدید یا به روز رسانی های سفارشات خود مطلع کنید. اگر مشتریان شما سؤالی دارند یا به اطلاعات بیشتری نیاز دارند، این نیز راهی مناسب برای ارائه خدمات به مشتری است. می‌توانید پیام‌ها را مستقیماً از طریق پیامک یا از طریق پیام‌ها در پلتفرم‌هایی مانند Facebook Messenger یا WhatsApp ارسال کنید.

 

 

 

 

وظایف کارشناس دیجیتال مارکتینگ چیست؟

بازاریابان دیجیتال مسئول هدایت آگاهی از برند و تولید سرنخ از طریق تمام کانال های دیجیتالی اعم از رایگان و پولی هستند که در اختیار یک شرکت هستند. این کانال ها شامل رسانه های اجتماعی، وب سایت خود شرکت، رتبه بندی موتورهای جستجو، ایمیل، تبلیغات نمایشی و وبلاگ شرکت است.

دیجیتال مارکتر ها معمولاً روی یک شاخص عملکرد کلیدی (KPI) متفاوت برای هر کانال تمرکز می کند تا بتواند عملکرد شرکت را در هر کانال به درستی اندازه گیری کند. به عنوان مثال، یک بازاریاب دیجیتال که مسئولیت سئو را بر عهده دارد، «ترافیک ارگانیک» وب سایت خود را اندازه گیری می کند. در شرکت‌های کوچک، یک متخصص عمومی ممکن است همزمان صاحب بسیاری از تاکتیک‌های بازاریابی دیجیتالی باشد که در بالا توضیح داده شد. اما در کمپانی های بزرگ‌تر، این تاکتیک‌ها متخصصان متعددی دارند که هر کدام تنها بر یک یا دو کانال دیجیتال برند تمرکز دارند. در اینجا چند نمونه از این متخصصان آورده شده است:

 

مدیر سئو؛ KPIهای اصلی: ترافیک ارگانیک

به طور خلاصه، مدیران سئو کسب و کار را در رتبه بندی برتر گوگل قرار می دهند. با استفاده از روش‌های مختلف برای بهینه ‌سازی موتورهای جستجو، این شخص ممکن است مستقیماً با سازندگان محتوا کار کند تا مطمئن شود محتوایی که تولید می‌کند در Google عملکرد خوبی دارد، حتی شاید شرکت این محتوا را در رسانه‌های اجتماعی نیز پست کند.

 

کارشناس بازاریابی محتوا؛ KPIهای اصلی: زمان در صفحه، ترافیک کلی وبلاگ، مشترکین کانال YouTube

متخصصان بازاریابی محتوا، تولیدکنندگان محتوای دیجیتال هستند. آنها اغلب تقویم وبلاگ نویسی شرکت را پیگیری می کنند و استراتژی محتوایی را ارائه می دهند که شامل ویدیو نیز می شود. این متخصصان اغلب با افراد در بخش‌های دیگر کار می‌ کنند تا اطمینان حاصل کنند که محصولات و کمپین‌هایی که کسب ‌و کار راه‌ اندازی می کند با محتوای تبلیغاتی در هر کانال دیجیتال پشتیبانی می‌شود.

 

مدیر رسانه های اجتماعی؛ KPIهای اصلی: دنبال‌کردن(فالو)، کامنتها، اشتراک‌گذاری‌ها

نقش مدیر رسانه های اجتماعی را به راحتی می توان از عنوان استنباط کرد. اما اینکه کدام شبکه های اجتماعی را برای شرکت مدیریت می کنند به صنف صنعت آن بستگی دارد. مهم ‌تر از همه، مدیران رسانه‌های اجتماعی یک برنامه زمان ‌بندی پست برای محتوای نوشتاری و بصری شرکت ایجاد می‌ کنند. این کارمند همچنین ممکن است با متخصص بازاریابی محتوا همکاری کند تا یک استراتژی برای پست کردن محتوا در شبکه اجتماعی ایجاد کند. (توجه: بر اساس KPIهای بالا، «impressions» به تعداد دفعاتی که پست‌های یک کسب ‌و کار در فید پست یک کاربر ظاهر می‌شود، اشاره دارد.)

 

هماهنگ کننده اتوماسیون بازاریابی؛ KPIهای اصلی: نرخ باز شدن ایمیل، نرخ کلیک کمپین، نرخ تولید سرنخ (تبدیل)

هماهنگ کننده اتوماسیون بازاریابی به انتخاب و مدیریت نرم افزاری کمک می کند که به کل تیم بازاریابی اجازه می دهد رفتار مشتریان خود را درک کرده و رشد کسب و کار خود را اندازه گیری کنند. از آنجایی که بسیاری از عملیات بازاریابی که در بالا توضیح داده شد ممکن است جدا از یکدیگر اجرا شوند، مهم است که شخصی وجود داشته باشد که بتواند این فعالیت های دیجیتال را در کمپین های فردی گروه بندی کند و عملکرد هر کمپین را ردیابی کند.

 

تفاوت بین بازاریابی ورودی با دیجیتال مارکتینگ چیست؟

بازاریابی درونگرا روشی است که از داده های بازاریابی دیجیتال برای جذب، تعامل و خوشحالی مشتریان آنلاین استفاده می کند. از سوی دیگر، بازاریابی دیجیتال صرفاً یک اصطلاح عمومی برای توصیف تاکتیک‌های بازاریابی آنلاین از هر نوعی است. صرف نظر از اینکه آنها ورودی یا خروجی داشته باشند. بازاریابی دیجیتال اغلب با بازاریابی درونگرا مقایسه می شود. اما بین روش های «داخلی» و «برون گرا» تفاوتی قائل نمی شود. این بیشتر یک اصطلاح کلی برای تمام بازاریابی هایی است که شامل ارتباطات دیجیتال می شود، در حالی که بازاریابی درونگرا بیشتر یک استراتژی است.

هدف تاکتیک‌های دیجیتال خروجی ارائه یک پیام بازاریابی در برابر دید بیشتر افراد در فضای آنلاین است. صرف نظر از اینکه مرتبط باشد یا مورد استقبال قرار بگیرد. به عنوان مثال، تبلیغات بنری پر زرق و برقی که در بالای بسیاری از وب سایت ها مشاهده می کنید، سعی می کنند یک محصول یا تبلیغ را به افرادی که لزوماً آماده دریافت آن نیستند، هدایت کنند.

از سوی دیگر، بازاریابانی که از تاکتیک‌های ورودی دیجیتال استفاده می‌ کنند، از محتوای آنلاین برای جذب مشتریان هدف خود به وب‌ سایت‌های خود با ارائه محتوا و اطلاعاتی که برای آنها مفید است، استفاده می‌کنند. یکی از ساده‌ترین و در عین حال قدرتمندترین ابزارهای بازاریابی دیجیتال ورودی، وبلاگ است که به وب‌ سایت شما اجازه می‌دهد تا روی عباراتی که مشتریان ایده‌آل شما جستجو می ‌کنند، سرمایه ‌گذاری کنید تا آن ها را به سایت خود جذب کنید.

 

آیا بازاریابی دیجیتال برای همه مشاغل موثر است؟

بازاریابی دیجیتال می تواند برای هر کسب و کاری در هر صنعتی مفید باشد. صرف نظر از آنچه شرکت شما می فروشد، بازاریابی اینترنتی همچنان شامل ساختن شخصیت های خریدار برای شناسایی نیازهای مخاطبان و ایجاد محتوای آنلاین ارزشمند است. با این حال، این بدان معنا نیست که همه مشاغل باید یک استراتژی بازاریابی دیجیتال را به یک روش اجرا کنند.

دیجیتال مارکتینگ B2B چیست؟

اگر شرکت شما تجارت به کسب و کار (B2B) است، تلاش‌های بازاریابی دیجیتال شما احتمالاً حول محور تولید سرنخ آنلاین است و هدف نهایی این است که مردم با یکی از فروشندگان شما صحبت کنند. به همین دلیل، نقش استراتژی بازاریابی شما جذب و تبدیل با کیفیت ترین سرنخ ها برای فروشندگان شما از طریق وب سایت و کانال های دیجیتالی است.(مثلا دریافت اطلاعات مشتریان بالقوه و در اختیار قرار دادن این اطلاعات برای تیم فروش تا با آنها ارتباط برقرار کند)

فراتر از وب ‌سایت خود، احتمالاً تصمیم می‌گیرید تلاش‌های خود را بر روی کانال‌های متمرکز بر کسب ‌و کار مانند LinkedIn متمرکز کنید. جایی که مخاطب شما وقت خود را آنلاین می‌ گذراند.

دیجیتال مارکتینگ B2C چیست؟

اگر شرکت شما تجارت به مصرف کننده (B2C) است، بسته به قیمت محصولات شما، احتمالاً هدف تلاش های بازاریابی اینترنتی شما جذب افراد به وب سایت شما و تبدیل آنها به مشتری، بدون نیاز به صحبت آنها با یک فروشنده است.

به همین دلیل، احتمالاً کمتر بر روی «سرنخ‌ها» به معنای سنتی آن تمرکز می‌ کنید. و به احتمال زیاد روی ایجاد یک سفر سریع خریدار تمرکز می ‌کنید؛ یعنی کوتاه کردن زمان از لحظه ورود شخصی به وب‌ سایت شما تا لحظه خرید.

این اغلب به این معنی است که ویژگی‌های محصول شما در محتوایتان، در قیف بازاریابی بالاتر از یک تجارت B2B است. و ممکن است لازم باشد از فراخوان‌ های اقدام (CTA) قوی‌ تری استفاده کنید. برای شرکت‌های B2C، کانال‌هایی مانند اینستاگرام و پینترست اغلب می‌توانند ارزشمندتر از پلتفرم‌های متمرکز بر تجارت مانند لینکدین باشند.

 

 

چه نوع محتوای دیجیتالی باید ایجاد کنم؟

نوع محتوایی که ایجاد می کنید به نیازهای مخاطبان شما در مراحل مختلف سفر خریدار بستگی دارد. شما باید با ایجاد پرسونای خریدار شروع کنید تا مشخص کنید که اهداف و چالش های مخاطبان شما در رابطه با کسب و کار شما چیست. در سطح پایه، محتوای آنلاین شما باید به آنها کمک کند تا به این اهداف برسند و بر چالش های خود غلبه کنند. سپس، باید به این فکر کنید که چه زمانی به احتمال زیاد آماده استفاده از این محتوا هستند، در رابطه با اینکه در چه مرحله ای از سفر خریدار خود هستند. ما به این نگاشت محتوا می گوییم. با نقشه برداری محتوا، هدف، هدف قرار دادن محتوا بر اساس موارد زیر است:

 

1. ویژگی های شخصی که آن را استفاده می کند (این جایی است که شخصیت های خریدار وارد می شوند)

 

2. آن شخص چقدر به خرید نزدیک است (یعنی مرحله چرخه زندگی او)

 

از نظر قالب محتوای شما، چیزهای مختلفی برای امتحان کردن وجود دارد. در اینجا چند گزینه وجود دارد که توصیه می کنیم در هر مرحله از سفر خریدار استفاده کنید:

 

اولین مرحله، آگاهی است

• پست های وبلاگ: برای افزایش ترافیک ارگانیک شما زمانی که با یک سئو قوی و استراتژی کلمات کلیدی همراه باشد عالی است.
• اینفوگرافیک: بسیار قابل اشتراک ‌گذاری؛ به این معنی که وقتی دیگران محتوای شما را به اشتراک می‌گذارند، شانس شما را برای یافتن از طریق رسانه‌های اجتماعی افزایش می‌دهند.

 

• ویدیوهای کوتاه: این موارد بسیار قابل اشتراک ‌گذاری هستند و می ‌توانند با میزبانی مخاطبان جدید در پلتفرم‌هایی مانند YouTube، برند شما را پیدا کنند.

 

دومین مرحله، بررسی است

• کتابهای الکترونیکی: برای تولید سرنخ عالی هستند زیرا عموماً جامع ‌تر از پست وبلاگ یا اینفوگرافیک هستند، به این معنی که احتمال بیشتری وجود دارد که کسی اطلاعات تماس خود را برای دریافت آن مبادله کند.

 

• گزارش های تحقیقاتی: این یک محتوای با ارزش بالا است که برای تولید سرنخ عالی است. گزارش‌های تحقیقاتی و داده‌های جدید برای صنعت شما نیز می ‌توانند برای مرحله آگاهی کارساز باشند، زیرا اغلب توسط رسانه‌ها یا مطبوعات صنعتی انتخاب می‌ شوند.

 

• وبینارها: از آنجایی که وبینارها شکلی دقیق تر و تعاملی از محتوای ویدیویی هستند، وبینارها یک قالب محتوای مرحله بررسی موثر هستند زیرا محتوای جامع تری نسبت به یک پست وبلاگ یا ویدیوی کوتاه ارائه می دهند.

 

سومین مرحله، تصمیم گیری است

 

• مطالعات موردی: داشتن مطالعات موردی دقیق در وب سایت شما می تواند شکل موثری از محتوا برای کسانی باشد که آماده تصمیم گیری خرید هستند، زیرا به شما کمک می کند تا بر تصمیم آنها تأثیر مثبتی داشته باشید.

 

• نظرات مشتریان: اگر مطالعات موردی برای کسب و کار شما مناسب نیست، داشتن توضیحات کوتاه مشتریان قبلی در وب سایت شما جایگزین خوبی است. برای برندهای B2C، کمی بیشتر به توصیفات فکر کنید. اگر یک برند لباس هستید، ممکن است این عکس‌ها به شکل عکس‌هایی باشد که نشان می ‌دهد دیگران چگونه یک پیراهن یا لباس را طراحی کرده‌اند.

 

مراحل انجام دیجیتال مارکتینگ چیست؟

1. اهداف خود را مشخص کنید.
2. مخاطب هدف خود را شناسایی کنید.
3. برای هر کانال دیجیتال بودجه تعیین کنید.
4. تعادل خوبی بین استراتژی های دیجیتال پولی و رایگان ایجاد کنید.
5. محتوای جذاب ایجاد کنید.
6. دارایی های دیجیتال خود را برای موبایل بهینه کنید.
7. تحقیق کلمات کلیدی
8. بر اساس تجزیه و تحلیلی که اندازه گیری می کنید، تکرار کنید.

 

1. اهداف خود را مشخص کنید.

هنگامی که برای اولین بار بازاریابی دیجیتال را شروع می کنید، بسیار مهم است که با شناسایی و تعریف اهداف خود شروع کنید. زیرا بسته به آن اهداف، استراتژی خود را متفاوت می سازید. به عنوان مثال، اگر هدف شما افزایش آگاهی از برند است، ممکن است بخواهید توجه بیشتری به دستیابی به مخاطبان جدید از طریق رسانه های اجتماعی داشته باشید.

از طرف دیگر، شاید بخواهید فروش یک محصول خاص را افزایش دهید. اگر اینطور است، مهم است که روی سئو و بهینه سازی محتوا تمرکز کنید. تا در وهله اول خریداران بالقوه را در وب سایت خود جذب کنید. علاوه بر این، اگر هدف شما فروش است، ممکن است کمپین های PPC را برای هدایت ترافیک از طریق تبلیغات پولی آزمایش کنید. در هر صورت، پس از تعیین بزرگ ترین اهداف شرکت، شکل دهی به یک استراتژی بازاریابی دیجیتال ساده تر است.

 

2. مخاطبان هدف خود را شناسایی کنید.

ما قبلاً به این موضوع اشاره کرده‌ایم. اما یکی از بزرگترین مزایای دیجیتال مارکتینگ، فرصت هدف قرار دادن مخاطبان خاص است. با این حال، اگر ابتدا مخاطبان هدف خود را شناسایی نکرده باشید، نمی‌توانید از این مزیت استفاده کنید. البته، مهم است که توجه داشته باشید، مخاطبان هدف شما ممکن است بسته به کانال یا اهدافی که برای یک محصول یا کمپین خاص دارید متفاوت باشد.

به عنوان مثال، شاید متوجه شده باشید که بیشتر مخاطبان اینستاگرام شما جوان ‌تر هستند و میم‌های خنده‌دار و ویدیوهای کوتاه را ترجیح می‌دهند. اما مخاطبان لینکدین شما افراد حرفه‌ای و مسن‌تری هستند که به دنبال توصیه‌ های تاکتیکی بیشتری هستند. شما باید محتوای خود را طوری تغییر دهید که برای این مخاطبان هدف متفاوت، جذاب باشد. اگر از صفر شروع می کنید، به راحتی نگاهی به نحوه یافتن مخاطب هدف خود بیندازید.

 

3. برای هر کانال دیجیتال بودجه تعیین کنید.

مانند هر چیز دیگری، بودجه‌ای که تعیین می کنید واقعاً به عناصری از بازاریابی دیجیتال بستگی دارد که می خواهید به استراتژی خود اضافه کنید. اگر روی تکنیک‌های ورودی مانند سئو، رسانه‌های اجتماعی و تولید محتوا برای یک سایت از قبل موجود تمرکز می‌ کنید، خبر خوب این است که اصلاً به بودجه زیادی نیاز ندارید. در بازاریابی درونگرا، تمرکز اصلی بر ایجاد محتوای با کیفیت بالا است که مخاطبان شما مایل به استفاده از آن هستند. اگر قصد ندارید که این کار را برون سپاری کنید، تنها سرمایه گذاری که نیاز دارید، زمان شما است.

با wordpress شروع کنید

می توانید با میزبانی وب سایت و ایجاد محتوا با استفاده از وردپرس شروع کنید. در مقاله “وردپرس چیست” شما را گام به گام برای ایجاد وب سایت تان راهنمایی کرده‌ایم. یادگیری آن تقریبا آسان است و نیازی به دانش کدنویسی و برنامه نویسی ندارد. با استفاده از تکنیک های بازاریابی خروجی مانند تبلیغات آنلاین و خرید لیست ایمیل، باید دست به جیب شوید و مقداری هزینه کنید. هزینه آن به این بستگی دارد که می خواهید در نتیجه تبلیغات، چه نوع بازدیدی داشته باشید.

به عنوان مثال، برای پیاده سازی PPC با استفاده از گوگل ادوردز، با شرکت های دیگر در صنعت خود مناقصه می کنید تا در بالای نتایج جستجوی گوگل برای کلمات کلیدی مرتبط با کسب و کار شما ظاهر شوند. بسته به رقابتی بودن کلمه کلیدی، این می تواند مقرون به صرفه یا بسیار گران باشد، به همین دلیل است که ایده خوبی است که روی دسترسی ارگانیک خود نیز تمرکز کنید.

 

4. تعادل خوبی بین استراتژی های دیجیتال پولی و رایگان ایجاد کنید.

یک استراتژی بازاریابی دیجیتال احتمالاً به جنبه های پولی و رایگان نیاز دارد تا واقعاً مؤثر باشد. به عنوان مثال، اگر برای شناسایی نیازهای مخاطبان خود زمان صرف ساخت یک پرسونای جامع برای خریداران کنید، و بر ایجاد محتوای آنلاین با کیفیت برای جذب و تبدیل آنها تمرکز کنید، احتمالاً در شش ماه اول با وجود حداقل تبلیغات، نتایج قوی خواهید دید. با این حال، اگر تبلیغات پولی بخشی از استراتژی دیجیتال شما باشد، ممکن است نتایج حتی سریع‌ تر به دست بیاید.

 

در نهایت، توصیه می‌شود برای موفقیت طولانی ‌مدت و پایدار، روی ایجاد دسترسی ارگانیک (رایگان) با استفاده از محتوا، سئو و رسانه‌های اجتماعی تمرکز کنید. اگر که شک دارید، هر دو را امتحان کنید و روند خود را تکرار کنید تا بدانید کدام کانال (پولی یا رایگان) بهترین عملکرد را برای برند شما دارد.

 

5. محتوای جذاب ایجاد کنید.

هنگامی که مخاطبان خود را شناختید و بودجه‌ای در اختیار داشتید، زمان آن فرا رسیده است که برای کانال های مختلفی که قرار است استفاده کنید، محتوا تولید کنید. این محتوا می تواند پست های رسانه های اجتماعی، پست های وبلاگ، تبلیغات PPC، محتوای حمایت شده، خبرنامه های بازاریابی ایمیلی و موارد دیگر باشد. البته هر محتوایی که ایجاد می کنید باید برای مخاطبانتان جذاب و گیرا باشد، زیرا هدف بازاریابی محتوایی، افزایش آگاهی از برند و بهبود تولید سرنخ است.

 

6. دارایی های دیجیتال خود را برای موبایل بهینه کنید.

یکی دیگر از اجزای کلیدی بازاریابی دیجیتال، بازاریابی موبایلی است. در واقع، استفاده از گوشی های هوشمند به طور کلی 69 درصد از زمان صرف شده در رسانه های دیجیتال را تشکیل می دهد، در حالی که استفاده از رسانه های دیجیتال مبتنی بر دسکتاپ کمتر از نیمی از آن را تشکیل می دهد و ایران هنوز بزرگ ترین طرفدار تلفن همراه در مقایسه با سایر کشورها نیست.

این بدان معناست که بهینه سازی تبلیغات دیجیتال، صفحات وب، تصاویر رسانه های اجتماعی و سایر دارایی های دیجیتال برای دستگاه های تلفن همراه ضروری است. اگر شرکت شما یک اپلیکیشن موبایل دارد که به کاربران امکان می دهد با برند شما درگیر شوند یا محصولات شما را خریداری کنند، برنامه شما نیز زیر چتر بازاریابی دیجیتال قرار می گیرد.

طراحی ریسپانسیو کنید

کسانی که با شرکت شما به صورت آنلاین از طریق دستگاه های تلفن همراه درگیر هستند، باید همان تجربه مثبتی را داشته باشند که روی دسکتاپ دارند. این به معنای اجرای یک طراحی وب سایت سازگار با موبایل یا واکنش گرا است تا تجربه کاربری را برای کاربران موبایلی نیز کاربرپسند کند. همچنین ممکن است به معنای کاهش طول فرم‌های تولید سرنخ شما باشد تا تجربه‌ای بدون دردسر برای افرادی که محتوای شما را در حال بارگیری هستند، ایجاد کنید. در مورد تصاویر رسانه های اجتماعی خود، مهم است که همیشه یک کاربر تلفن همراه را هنگام ایجاد آنها در نظر داشته باشید، زیرا ابعاد تصویر در دستگاه های تلفن همراه کوچکتر است و متن ممکن است خوانا نباشد.

راه‌های زیادی وجود دارد که می‌توانید دارایی‌های بازاریابی دیجیتال خود را برای کاربران تلفن همراه بهینه کنید، و هنگام اجرای هر استراتژی بازاریابی دیجیتال، بسیار مهم است که در نظر بگیرید که چگونه این تجربه در دستگاه‌های تلفن همراه اثر می گذارد. با بکارگیری این نکات، تجربیات دیجیتالی ایجاد می‌کنید که برای مخاطبانتان مفید است و در نتیجه به نتایجی که امیدوارید دست خواهید یافت.

 

7. تحقیق کلمات کلیدی

بازاریابی دیجیتال کلا در مورد دستیابی به مخاطبان هدف از طریق محتوای شخصی سازی شده است. که همه اینها بدون تحقیق کلمات کلیدی موثر، امکان پذیر نیست.

انجام تحقیقات کلمات کلیدی برای بهینه سازی وب سایت و محتوای شما برای سئو و اطمینان از اینکه مردم می توانند کسب و کار شما را از طریق موتورهای جستجو پیدا کنند بسیار مهم است. علاوه بر این، تحقیق کلمات کلیدی رسانه های اجتماعی می تواند برای بازاریابی محصولات یا خدمات شما در کانال های اجتماعی مختلف نیز مفید باشد.

حتی اگر یک استراتژیست سئو تمام وقت نداشته باشید، باز هم بایستی خودتان تحقیقات کلمات کلیدی را انجام دهید. سعی کنید فهرستی از کلمات کلیدی با عملکرد بالا که به محصولات یا خدمات شما مربوط می شود ایجاد کنید و برای فرصت های بیشتر، تغییرات طولانی را در نظر بگیرید.

 

8. بر اساس تجزیه و تحلیلی که اندازه گیری می کنید، تکرار کنید.

در نهایت، برای ایجاد یک استراتژی بازاریابی دیجیتال موثر برای بلند مدت، بسیار مهم است که تیم شما بیاموزد که چگونه بر اساس تجزیه و تحلیل حرکت کند. به عنوان مثال، شاید بعد از چند ماه متوجه شوید که مخاطبان شما دیگر به محتوای شما در اینستاگرام علاقه ندارند. اما آنها آنچه را که در توییتر ایجاد می کنید دوست دارند. مطمئنا، این ممکن است فرصتی برای بررسی مجدد استراتژی اینستاگرام شما به صورت کلی باشد. اما همچنین ممکن است نشانه‌ای باشد که مخاطبان شما کانالی متفاوت را برای دنبال کردن محتوای برند ترجیح می دهند.

از طرف دیگر، شاید متوجه شده‌اید که یک صفحه وب قدیمی تر ترافیکی را که قبلاً داشت دریافت نمی کند. می‌ توانید صفحه را به ‌روزرسانی کنید یا به طور کامل از شر آن خلاص شوید تا اطمینان حاصل کنید که بازدید کنندگان جدیدترین و مرتبط ‌ترین محتوا را برای نیازهای خود پیدا می‌کنند. بازاریابی دیجیتال فرصت‌های بسیار انعطاف ‌پذیری را برای رشد مستمر به کسب ‌و کارها ارائه می‌کند اما این به شما بستگی دارد که چگونه از آنها استفاده کنید.

 

شاخص های دیجیتال مارکتینگ چیست؟

وقتی صحبت از بازاریابی دیجیتال می شود، طیف وسیعی از معیارهای دیجیتال مارکتینگ  وجود دارد که می توانید اندازه گیری کنید، از جمله:

 

معیار بازاریابی دیجیتال	چه چیزی را اندازه گیری می کند	کانال دیجیتال مارکتینگ
ترافیک وب سایت	تعداد کاربرانی که از یک سایت بازدید می کنند.	ارگانیک
منبع ترافیک	منبع ترافیک وب سایت، مانند رسانه های اجتماعی، تبلیغات پولی و جستجوی ارگانیک.	طبیعی، اجتماعی
بازدید از صفحه	تعداد کل بازدیدهای یک صفحه	ارگانیک
نرخ پرش	درصد جلسات یا جلسات تک صفحه ای که کاربران از صفحه دیگری در سایت شما بازدید نکرده اند.	طبیعی
زمان روی صفحه	میانگین زمان ماندگاری در یک صفحه.	ارگانیک
نرخ کلیک (CTR)	درصدی که تعداد کلیک ها تقسیم بر تعداد نمایش ها را اندازه می گیرد	طبیعی، پولی، اجتماعی
نرخ تبدیل	درصد کاربرانی که تبدیل شده‌اند تقسیم بر تعداد کل کاربران.	ارگانیک، پولی، اجتماعی، ایمیل
نرخ بازکردن	درصد کاربرانی که ایمیلی را باز کرده‌اند تقسیم بر تعداد کل کاربرانی که ایمیل را دریافت کرده‌اند.	ایمیل
دنبال کننده	تعداد فالوور یا دنبال کننده	اجتماعی
اشتراک گذاری	تعداد اشتراک گذاری پست	اجتماعی
بازگشت سرمایه (ROI)	درآمد حاصل از یک استراتژی بازاریابی دیجیتال، منهای هزینه های آن.	ارگانیک، پولی، اجتماعی، ایمیل

 

 

قدم بعدی من در دیجیتال مارکتینگ چیست؟

اگر در حال حاضر بازاریابی دیجیتال انجام می دهید، احتمالاً حداقل به بخش هایی از مخاطبان خود به صورت آنلاین دسترسی پیدا می کنید. بدون شک می توانید به برخی از زمینه های استراتژی خود فکر کنید که می تواند اصلاح پذیرد. به همین دلیل است که ما یک راهنمای گام به گام ایجاد کردیم تا به شما در ایجاد یک استراتژی بازاریابی دیجیتال کمک کند که واقعاً مؤثر باشد، چه کاملا مبتدی باشید و چه کمی تجربه بیشتر داشته باشید.

 

چگونه یک استراتژی بازاریابی دیجیتال ایجاد کنم؟

هر بحث در مورد اصول بازاریابی دیجیتال باید نحوه انجام بازاریابی دیجیتال یا نحوه ایجاد یک استراتژی بازاریابی آنلاین را پوشش دهد. حتی اگر قصد دارید بازاریابی آنلاین خود را با همکاری با یک آژانس دیجیتال مارکتینگ برون سپاری کنید، در درک عملکرد برنامه شما مفید است. اکنون یاد بگیرید که چگونه استراتژی بازاریابی دیجیتال خود را ایجاد کنید:

 

1. اهداف بازاریابی دیجیتال خود را تعیین کنید

قبل از شروع به نوشتن محتوا یا راه اندازی کمپین های تبلیغاتی، دست نگه دارید و به اهداف خود فکر کنید. با بازاریابی آنلاین یا تکنیک های خاص بازاریابی دیجیتال می خواهید چه کاری انجام دهید؟ به عنوان مثال، آیا می خواهید سرنخ های بیشتری را با یک کمپین PPC ایجاد کنید؟ یا، آیا می خواهید کیفیت ترافیک وب سایت را افزایش و بهبود ببخشید؟ همانطور که اهداف خود را در ذهن تان مرور می کنید، به اهداف کلی شرکت خود نیز فکر کنید.

به عنوان مثال ممکن است بخواهید فالوورهای رسانه های اجتماعی خود را در فیس بوک افزایش دهید، اما کسب و کار شما می خواهد خریدهای بیشتری را افزایش دهد. شما می توانید این دو هدف را با ایجاد یک استراتژی رسانه اجتماعی که بر افزایش فروش با ایجاد یک دنبال کننده آنلاین فعال در فیس بوک متمرکز است، مرتبط کنید؟

هر هدفی که انتخاب می کنید باید ویژگی های زیر را داشته باشد:

• خاص باشد
• قابل اندازه گیری باشد
• قابل دستیابی باشد
• مرتبط باشد
• به موقع باشد

مثلا:

• در عرض شش ماه به 500 فالوور رسانه های اجتماعی در فیس بوک برسید
• در 12 ماه به نرخ تبدیل 8 درصدی وب سایت برسید
• 35 سرنخ واجد شرایط را با PPC تا 1 ژانویه 2021 جذب کنید

اگر تصمیم دارید پروژه خود را به یک آژانس بازاریابی دیجیتال مثل پانا مارکتینگ برای بازاریابی آنلاین بسپارید، ما می توانیم به شما در ایجاد این اهداف کمک کنیم.

 

2. کانال های بازاریابی دیجیتال خود را انتخاب کنید

در هماهنگی با توسعه اهداف بازاریابی وب، باید تصمیم بگیرید که از کدام تکنیک ها یا کانال های بازاریابی دیجیتال استفاده کنید. رویکردی که از چندین کانال استفاده می‌کند، بهترین عملکرد را دارد زیرا از طریق ایمیل، جستجو، رسانه‌های اجتماعی و موارد دیگر به کاربران دسترسی پیدا می‌کند. برخی از ارزشمندترین انواع بازاریابی دیجیتال عبارتند از:

• سئو
• بازاریابی محتوا
• بازاریابی ایمیلی
• رسانه های اجتماعی
• PPC

با این استراتژی‌ها، شرکت شما می ‌تواند به طیف وسیعی از اهداف، از ایجاد ترافیک وب ‌سایت و آگاهی از برند و افزایش تولید سرنخ و خرید، دست یابد. به علاوه، این تکنیک ها، مانند SEO و PPC، به خوبی با هم کار می کنند.

 

3. بودجه بازاریابی دیجیتال خود را تنظیم کنید

پس از تعیین اهداف و تاکتیک های ترجیحی بازاریابی دیجیتال، می توانید بودجه خود را تعیین کنید. به عنوان مثال، اکثر شرکت ها 5 تا 50 میلیون تومان در ماه و گاها حتی بیشتر را به بازاریابی آنلاین اختصاص می دهند. بسته به شرکت، استراتژی و منابع خود، ممکن است مقدار متفاوتی سرمایه‌گذاری کنید. در هر صورت، داشتن یک بودجه مناسب بسیار مهم است.

برای مثال، تنظیم یک بودجه غیرواقعی می‌ تواند منجر به هدر رفتن پول در کسب ‌و کار شما شود. زیرا سرمایه ‌گذاری کافی برای پشتیبانی کامل از یک استراتژی ارائه نکرده‌‌اید. رضایت به خدمات سئو ارزان (فرضا 6 میلیون تومان در ماه) یک مثال عالی است. زیرا شرکت شما با حداقل هزینه ها می تواند یک سری نتایج قابل قبولی بدست آورد. برای تحقیق در مورد هزینه ها و استراتژی خود وقت بگذارید تا بتوانید یک بودجه بازاریابی واقعی دریافت کنید.

 

4. استراتژی بازاریابی دیجیتال خود را توسعه دهید

در مرحله بعد، شروع به ساخت استراتژی بازاریابی آنلاین خود کنید. همانطور که استراتژی خود را توسعه می دهید، می خواهید به مخاطبان هدف خود فکر کنید. چگونه می توانید با تکنیک هایی که انتخاب کرده‌اید به کاربران دسترسی پیدا کنید و همچنین به اهداف خود برسید؟ ناگفته نماند، چگونه بودجه بازاریابی دیجیتال خود را بین تاکتیک های خود تقسیم خواهید کرد؟ همچنین باید به نحوه تعیین و انجام وظایف فکر کنید.

به عنوان مثال، اگر با یک تیم کار می کنید، باید مشخص کنید که چه کارهایی باید انجام شوند، چه کسی آنها را انجام می دهد و چه زمانی آنها را به انجام می رساند. ایجاد یک تقویم بازاریابی اختصاصی می تواند به شما کمک کند تا پیشرفت خود را ساده پیگیری کنید. این مرحله نقش مهمی در پایه و اساس استراتژی بازاریابی دیجیتال شما دارد، پس از آن صرف نظر نکنید!

 

5. استراتژی بازاریابی دیجیتال خود را راه اندازی کنید

بسته به تکنیک های دیجیتال مارکتینگ انتخابی شما، راه اندازی  استراتژی شما ممکن است شامل ارسال اولین پست وبلاگ، راه اندازی اولین کمپین تبلیغاتی یا ایجاد پروفایل های رسانه های اجتماعی شما باشد. بازاریابی آنلاین یک استراتژی یکباره نیست، بنابراین تاریخ راه اندازی شما تنها آغاز تلاش شما است.

اگر در حال شروع یک کمپین تبلیغاتی هستید، مراقب تبلیغات خود باشید. شما باید مطمئن شوید که آنها با قوانین و استانداردهای شبکه تبلیغاتی مطابقت دارند. اگر این کار را نکنید، شبکه ها تبلیغات شما را ارائه نمی کنند. با این حال، نظارت دقیق بر این تبلیغات می تواند به شما در رفع هر گونه مشکل کمک کند.

 

6. کمپین های بازاریابی دیجیتال خود را زیر نظر داشته باشید

پس از شروع استراتژی بازاریابی آنلاین خود، باید عملکرد هر تاکتیک را زیر نظر داشته باشید. به عنوان مثال، اگر یک کمپین تبلیغاتی در رسانه های اجتماعی راه اندازی کرده‌اید، بایستی برداشت ها، کلیک ها و CTR را تماشا کنید. در مقایسه، اگر یک استراتژی سئو را شروع کرده‌اید، باید رتبه بندی و ترافیک وب سایت خود را در چند ماه آینده زیر نظر داشته باشید.

یک رویکرد پیشگیرانه برای نظارت بر بازاریابی دیجیتال می تواند به شما کمک کند تا مشکلات را سریع تشخیص دهید و برطرف کنید. واکنش سریع شما می تواند مقرون به‌ صرفه‌ بودن استراتژی شما را بهبود بخشد زیرا هزینه تبلیغات هدر رفته یا هدف گذاری ضعیف کلمه کلیدی را کاهش می دهید. همانطور که کمپین های خود را دنبال می کنید، روندها و زمینه های بالقوه بهبود آنها را نیز دنبال کنید.

 

7. کمپین بازاریابی دیجیتال خود را اصلاح کنید

نظارت و ردیابی دقیق شما در مرحله قبل می تواند به دستاوردهای فوق العاده‌ای در عملکرد بلند مدت کمپین های بازاریابی دیجیتال شما منجر شود. به همین دلیل برای بازاریابی دیجیتالی شما ضروری است که بر بهبود مستمر تمرکز کنید. به عنوان مثال، اگر متوجه شدید که کلمات کلیدی مبتنی بر مکان برای استراتژی سئوی شما عملکرد خوبی دارند، ممکن است بیشتر روی آن تاکتیک تمرکز کنید. یا اینکه تبلیغات رسانه‌های اجتماعی شما در فیس ‌بوک از تبلیغات اینستاگرام بهتر است و پس بهتر است که هزینه‌ های قابل توجهی صرف تبلیغات فیسبوک کنید. به طور معمول، به تکنیک های بازاریابی دیجیتال خود نگاه کنید و زمینه هایی را برای بهبود پیدا کنید.

این رویکرد پیشگیرانه نه تنها به بهبود استراتژی شما کمک می کند، بلکه به کسب و کار شما کمک می کند تا از رقبایی که برای تجزیه و تحلیل تاکتیک های خود وقت نمی گذارند، پیشی بگیرد. برای شرکت شما، این می تواند به معنای سرنخ، فروش و سهم بیشتر در بازار باشد.

 

8. بازگشت سرمایه بازاریابی دیجیتال خود را اندازه گیری کنید

در طول استراتژی بازاریابی آنلاین خود، بایستی عملکرد، نتایج و ROI آن را اندازه گیری کنید. درک اینکه استراتژی شما چگونه عمل می کند و چگونه به کسب و کار شما کمک می کند، می تواند به شما در افزایش پشتیبانی بازاریابی دیجیتال از سوی رهبران کسب و کار کمک کند. با پشتیبانی بیشتر، می توانید برنامه خود را مقیاس بندی کنید و سرمایه گذاری خود را افزایش دهید، که می تواند منجر به نتایج بزرگتر شود.

شما می توانید ROI بازاریابی دیجیتال خود را با نگاه کردن به درآمد حاصل از بازاریابی آنلاین، منهای هزینه های آن، اندازه گیری کنید. البته، باید برخی از نکات درآمدی که اندازه ‌گیری آن دشوار است را در نظر بگیرید، مانند ارزش آگاهی از برند یا دنبال ‌کردن فعال رسانه‌های اجتماعی.

در برخی موارد، تعیین ارزش داده‌هایی که اندازه گیری آنها دشوار است، مانند آگاهی از برند، قبل از راه اندازی کمپین مفید است. به این ترتیب، شما و تصمیم گیرندگان شرکتتان در مورد ارزش و ارزش آگاهی از برند، فالوورهای رسانه های اجتماعی و سایر عوامل توافق دارید.

 

بازاریابی دیجیتال را با استراتژی خود ادغام کنید

از هر فرصتی که می توانید با مخاطبان خود ارتباط برقرار کنید، برای تبدیل سرنخ یا جذب مشتری استفاده کنید. بازاریابی دیجیتال با امکان دسترسی به خریداران احتمالی از طریق کانال‌های مختلف، فرصت‌های بسیار بیشتری را ایجاد می‌ کند. چه پلتفرم‌های رسانه‌ های اجتماعی، وب ‌سایت ‌ها، پیام‌های متنی یا هر رسانه آنلاین، راهی ارزشمند برای تبلیغ کسب ‌و کار، خدمات یا محصول شماست.

 

بیشتر بیاموزید!

قطعا ماجراجویی شما برای پاسخ دقیق تر به سوال دیجیتال مارکتینگ چیست در اینجا تمام نمی شود. و شما نیاز دارید تا به صورت عملی آن را اجرا کنید و کسب و کار شخصی خودتان را بسازید و یا موقعیت شغلی مورد نظر خود را بیابید.

پیشنهاد ما به شما شرکت در دوره جامع آموزش دیجیتال مارکتینگ است تا بتوانید به عنوان یک دیجیتال مارکتر حرفه‌ای هر محصول یا خدماتی را بازاریابی اینترنتی کرده و به فروش برسانید! البته برای همشهریان ما، امکان شرکت در دوره حضوری دیجیتال مارکتینگ در مشهد نیز فراهم است.

ضمنا برای شما که این مقاله را تا انتها خواندید یک کد تخفیف در نظر گرفتیم. با استفاده از آن می توانید در دوره آنلاین ما با 20درصد تخفیف تهییه نمایید:

Article-C-20%

 

 

پانا مارکتینگ به عنوان یک آژانس دیجیتال مارکتینگ در ایران ، به شما هم در انجام خدمات بازاریابی دیجیتال و هم برگزاری کارگاه‌های آموزشی کمک می کند تا در مسیری که به آن علاقه مندید رشد و پیشرفت کنید.